دارِن هاردی درکتاب اثر مرکب، ماجرای واقعی سه دوست کاملاً مشابه یکدیگر (مالی، تاهل، جسمی و وزن) را روایت می کند. با مطالعه این مطلب جذاب، همراه مرجع تابلوسازی ایران باشید…

تام: او به زندگی عادی خود ادامه می دهد و هیچ تغییری ایجاد نمی کند.

جان: تغییرات کوچکی را شروع می کند:
هر شب فقط ۱۰ صفحه کتاب می خواند.
هر روز در مسیر رفتن به محل کارش، یک فایل ۳۰ دقیقه ای آموزشی یا انگیزشی گوش می کند.
فقط ۱۲۵ کالری از برنامه غذایی اش حذف کرده است (مثلاً به جای یک بطری آب گازدار، یک لیوان لیموناد می خورد/ یا اگر به فرهنگ غذایی ایرانی اشاره کنیم می شود حدود نصف کفگیر برنج).
روزانه فقط حدود یک کیلومتر پیاده روی می کند.

توجه کنید که این ها کارهای بسیار ساده و پیش پا افتاده ای هستند. او نه در کلاس های سنگین دانشگاهی ثبت نام کرده، نه یک رژیم غذایی آزاردهنده بر خود تحمیل کرده و نه هر روز به باشگاه می رود تا ورزش کند.

اندی: او نیز تغییرات کوچکی را در زندگی اش آغاز کرده است:
تلویزیون بزرگ تری خریده است و وقت بیشتری را برای تماشای آن می گذراند.
از شبکه آشپزی، پختن غذاهای خوشمزه ای را یاد گرفته است.
یک میز نوشیدنی های الکلی در اتاق پذیرایی اش گذاشته.

تقریباً ۲/۵ سال بعد، تفاوت های بین این سه دوست آشکار و قابل اندازه گیری شد:

تام:
در جا زده است، فقط شکایتش از زندگی بیشتر شد.

جان:
– از نظر جسمی خوش اندام و آراسته شده (او با کم کردن تنها ۱۲۵ کالری، ۱۵ کیلوگرم وزن کم کرده است، بی آنکه حتی یک بار گرسنگی بکشد.)
– او تقریباً هزار ساعت از وقتش را صرف آموزش کرده و دانشی که به دست آورده باعث ترفیع کاری اش شده و درآمدش را بالاتر برده است.
– به واسطه سلامت جسمی، وضعیت کاری و روحیه ناشی از این دو، روابطش با همسرش نیز صمیمی تر شده است.

اندی:
– او عاشق برنامه آشپزی و پختن غذاها و شیرینی هایی که یاد می گرفته شده است.
– خانواده و دوستانش هم دستپخت او را تعریف می کنند و او، مدام پرخوری می کند.
– این بدخوری، او را بدخواب می کند و صبح ها با کسالت بیدار می شود و از این رو، کمی بدخلق شده است.
– بهره وری کاری و رضایت رییس اش از او کاهش یافت.
– در انتهای روز با نارضایتی و انرژی تحلیل رفته به خانه بر می گردد.
– کمبود انرژی باعث می شود کمتر با همسرش به پیاده روی برود و وقت کمتری را با او بگذراند بنابراین، بدنش اندروفین کمتری ترشح می کند و استرس اش بیشتر می شود.
– همین استرس او را به پرخوری بیشتری وا می دارد و این چرخه تکرار می شود.
– وزن او اکنون حدود ۳۰ کیلوگرم بیشتر از دوستش جان است.

می بینید که جان و اندی انتخاب های کوچکی کردند، ولی همین انتخاب های کوچک با مرکب شدن در عامل زمان، تغییرات وسیعی به وجود آوردند.

هر برنامه ای دارید، لطفا برای رسیدن به آن، یک حرکت کوچک ولی قابل اندازه گیری تعریف کنید و مستمراً انجامش دهید، مثلاً:
حفظ کردن تنها سه لغت انگلیسی در روز
هر بار که بشقاب غذا را جلوی تان می گذارند، قبل از شروع به غذا خوردن، ۵ قاشق را جدا کنید و کنار بگذارید.
هر روز ۱۰۰۰ قدم پیاده روی کنید.
بعد از مدتی خواهید دید که تحولات مثبت بزرگی در زندگی تان رخ داده است…

نکته اول
اثر مرکب، فوراً خود را نشان نمی دهد و تا مدتی هیچ اثری نخواهید دید. اثر مرکب مانند درخت بامبو است. از زمانی که بذر بامبو کاشته می شود تا ۵ سال هیچ گیاهی از زیر خاک بیرون نمی آید ولی بعد از ۵ سال که اولین جوانه ظاهر شد، تنها ۶ هفته طول می کشد تا بامبو ۳۰ متر رشد کند. واقعیت این است که بامبو در ۶ هفته این قدر رشد نکرده، بلکه در ۵ سال و ۶ هفته این اتفاق رخ داده است. بنابراین، باید هر کار کوچک و مثبتی که شروع کرده اید را مستمراً ادامه دهید و ناامید نشوید تا زمانی که ناگهان خود را در اوج خواهید دید.
به قول دارن هاردی، موفقیت تخم مرغی نیست که به فوریت در مایکروویو پخته شود.

نکته دوم
برای شروع، یک تا حداکثر ۵ کار کوچک را در دستور کارتان قرار دهید به گونه ای که فشار زیادی بر خود وارد نکنید.