کتی فایوک در کتاب «۵۳ اصل استخدام بهترین‌ها» می‌نویسد: همه مادران مرتب به فرزندان‌شان می‌گویند با ادب باش، درست بنشین، وقتی چیزی می‌خوری، دهانت را ببند و میان صحبت کسی حرف نزن.

 

اما گاهی اوقات لازم است به حرف مادرمان، به خصوص این که وسط حرف کسی نپر، گوش نکنیم.

 

برای مثال، فرض کنید در ابتدای یک مصاحبه استخدامی این سوال عادی را از فرد داوطلب می‌پرسید: «راجع به خودتان برایم بگویید»

 

اما ناگهان به جای شنیدن جزئیاتی درباره تحصیلات و تجربیات کاری قبلی، داوطلب شروع به صحبت درباره زندگی شخصی‌اش می‌کند و اطلاعاتی به ما می‌دهد که به هیچ وجه به شغل مدنظرمان ربط ندارد.

 

در چنین شرایطی است که گر چه بی‌ادبانه است، ولی باید وسط حرف داوطلب بپریم و حرف او را قطع کنیم.

 

توصیه می‌کنم حتما این بی‌ادبی را انجام بدهید چون خیلی وقت‌ها بعد از شنیدن اطلاعات بی‌ربط از داوطلب، برای‌تان ادامه مصاحبه و ارزیابی دقیق داوطلب خیلی سخت می‌شود.

 

مثلا فرض کنید داوطلب در صحبت‌هایش درباره زندگی شخصی‌اش می‌گوید: «یک فرزند معلول دارم». در چنین حالتی، اگر داوطلب را استخدام کنیم، تصور می‌کند به فرزندش رحم کرده‌ایم، پس به خودش اجازه می‌دهد مرتب از ما اخاذی عاطفی کند.

 

اگر داوطلب را رد کنیم و او را استخدام نکنیم، پیش خودش فکر می‌کند حتما به این موضوع اندیشه‌ایم که چون فرزند معلول دارد، پس همه‌ش می‌خواهد مرخصی بگیرد، پس بهتر است او را استخدام نکنیم.

 

پس همیشه موقع مصاحبه استخدامی، داوطلب را از مطرح کردن موضوعاتی درباره مسائل خصوصی و زندگی شخصی‌اش باز داریم و منصرف کنیم، حتی اگر داوطلب بگوید این قبیل حرف‌ها را دوستانه به ما می‌گوید و نمی‌خواهد با گفتن این حرف‌ها روی ما اثر بگذارد.

 

برای قطع کردن حرف‌های خصوصی و شخصی داوطلب می‌توانیم مثلا به او بگوییم: متاسفم که حرف شما را قطع می‌کنم، اما چون ٢٠ دقیقه بیشتر وقت برای مصاحبه نداریم، مایلم درباره سوابق کاری و تحصیلی شما بیشتر بدانم.