دوستی می گفت: در این شرایط نامناسب اقتصادی فقط منتظر تغییر شرایط هستیم وگرنه فعالیت ما هیچ توجیه اقتصادی ندارد. دوست تابلوساز من از مشکلات تابلوسازی که دغدغه این روزهای من است، هم چیزهایی گفت.

تابلوسازان در حال حاضر با دو مشکل اصلی روبرو هستند: یکی یاس و ناامیدیِ همه‌‌گیرِ حاصل از وضعیت اقتصادی که فقط مختص به تابلوسازی نیست و اغلب حوزه‌های اقتصادی را در برگرفته و تشعشعاتی هم بر سایر حوزه‌های اجتماعی و حتی فرهنگی داشته است. تابلوسازان هم به عنوان جزئی از بدنه تولید_خدمات کشور، با افزایش چشمگیر قیمت مواد اولیه و مصرفی مواجه‌اند و گاه دشواریِ بی‌حدی در تامین مواد مورد نیاز کارگاه‌های خود متحمل می شوند. معضل دیگر تابلوسازان، خاصه در چند سال اخیر، در شمای مالیات و تحمیل موارد ناموجه ارزش‌افزوده، رخ می‌نماید.
معضل نخست، در سطح کلان اقتصاد کشور، مرتبط با سیاست‌گذاری‌های سطوح بالای دولتی و حکومتی است که به همراه مجموع فعالیت‌ها و رفتارهای اقتصادی قاطبه مردم کشور ، منطبق با مترو معیارهای نهفته در معادلات اقتصادی قابل توضیح است و حل و فصل آن دست‌کم تا زمانی که جهت نمودارِ روندِ اقتصادی را تغییر ندهد، چیزی نیست که با چند اقدام و تصمیم در محدوده صنعت تابلوسازی ترمیم شود.

باری، آن‌چه در حوالی فکر و تمهید برای رفع شرایط نامطلوب کسب و کار واحد‌های فعال تابلوسازی کشور، اثرپذیر و تا حدودی حل شدنی است، در کالبد مشکل دوم یعنی مشکلات مالیاتی هویداست. این مسأله نه روندی دست نیافتنی همچون کلیت اقتصاد کشور است که به هزارو یک عامل ملموس و غیر ملموس وابسته باشد، و نه به‌اصولْ، تناقضی بنیادین با اصل مالیات گرفتن از فعالان اقتصادی دارد؛ به وضوح پیداست این معضل به اقدامات ناکارآمد و معیوب سازمان امور مالیاتی و دارایی کشور مربوط است که البته می‌توان راه‌حل‌هایی برای ترمیم نابه‌سامانی‌های مربوط به آن پیشنهاد داد.

به‌اعتقاد کارشناسان ریشه اصلی معضلات مالیاتی و فشارهایی که در این بخش به مشمولان وارد می‌آید، در سازمان مالیاتی و روند تحقیقاتی ناکارآمد و بررسی‌های نادرست این نهاد جای دارد. به‌واقع، دستورالعمل‌ها و روش کار این نهاد، جز محاسبات پرخطا از سوی ممیزان و تعیین مبالغ غیرمنطقی برای مؤدیان، نتیجه‌ای به دنبال نداشته است.

نباید فراموش کرد، اخذ مالیات از سوی دول و حکومت‌ها، در صورتی که درست و عادلانه اجرا شود، نقش سازنده‌ای در رشد همه‌جانبه کشورها دارد و بی شک از ضروری‌ترین مولفه های کشورداری است. امروزه کمتر کسی نقش سازنده مالیات را در آبادانی کشور انکار می‌کند. به‌واقع مالیات در ذات خود، از اساسی‌ترین ضروریات اداره کشورهاست. اما آنچه در این باره محل بحث و اختلاف نظر است، روش اجرا و نحوه وصول مالیات است نه خود مالیات. گفتنی است در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، دولت‌ها ارتزاق خود را تقریبا فقط از راه گرفتن مالیات میسر می‌داند و تنها منبع مالی برای اداره کشور همان مالیات است. اما بدون یک سیستم مالیاتی درست و کارآمد، می توان چنین انتظاری داشت؟ پاسخ بی‌شک منفی است. اخذ مالیات‌ها، بدون شفافیت در نحوه وصول انواع مالیات و عدم اعمال عدالت همه‌جانبه در این مسیر، با آنچه به عنوان ماحصل سیستم مالیاتی کارا بیان می‌شود، فاصله‌ای معنادار خواهد داشت.

تا اینجای کار دولت و حکومت ها به عنوان هسته اثر در کانون رفتارهای مالیاتی مطرح  شدند اما به‌واقع جایگاه مردم و فرهنگ مالیاتی کجای کار ایستاده است؟ پاسخ این پرسش پیش‌تر داده شده. کارشناسان معتقدند، تا زمانی که فرهنگ مالیات برای مردم جا نیفتد، نمی‌توان همانند سیستم های اقتصادی پیشرفته، روی مالیات و آورده‌های آن حساب باز کرد. این درست است، اما  فرهنگی که از آن نام برده می‌شود به خودی خود در فضای ناعادلانه مالیاتی نمود نخواهد داشت. چنین فرهنگی، به‌اصول، نیازمند عدالت مالیاتی است و بدون ایجاد فضایی شفاف و برقراری سیستم دقیق اخذ مالیاتی ممکن نخواهد بود. اگر مردم ببینند مالیاتی که می‌دهند، برحق است و با درآمد آنها مطابقت دارد، مرجع مالیاتی را از خود می بینند و با ان همدل و همراه می شوند. در غیر اینصورت همچنان جبهه‌گیری در مقابل پرداخت مالیات برقرار است و فرارهای مالیاتی ادامه خواهد داشت.  به عنوان مثال برای یک کارگاه تولیدی که سالانه S واحد ارز رایج کشور درآمد دارد، به میزان n واحد مالیات اجباری، تعیین شده است و طبق آن، متناسب با تورم در سال های بعدی سالانه m درصد به این اضافه می کنند. اگر این در حالی باشد که درامد این کارگاه در گذر سال‌ها نزولی باشد، نتیجه چیست؟ نتیجه کاملا روشن و یعنی هر سال درامد وی کمتر ولی مالیاتی که مشمول پرداخت آن است، بیشتر می شود. تا جایی که n ≥S شود و تداوم این روند تا جایی برسد که n=2S و یا حتی n≥2S. این یعنی شما ۲ برابر درآمدتان یا بیشتر مالیات بدهید.تعجب نکنید! مواردی از این دست به وفور دیده شده است. کم نیستند کارگاه‌های تولیدی که برای انها به میزانی بیش از ارزش تجهیزات و مواد موجود در کارگاهشان، مالیات تعیین شده است. پس از مراجعه در صورتی که بتوانند ممیزان را قانع کنند_ که بسیار دشوار و بعضاً نشدنی است_ ممکن است درصدی به عنوان تخفیف از مالیات آنها کم شود. در نهایت سرنوشت این کارگاه‌ها چیزی جز تعطیلی نبوده است.

کم نیستند واحد‌هایی که زیر فشار مالیات خم شده و تعطیل یا صاحبانشان ورشکست شده است. این آیا همان شعاری است که «مالیات برای توسعه کشور و آسودگی شماست؟ قطعا خیر.

تا زمانی این سیکل معیوب اخذ و پرداخت مالیات ترمیم نشود، در بر همان پاشنه خواهد بود.

در پرونده هایی که گزارشگران ما طی روزهای اخیر پیرامون موضوع مالیات و دارایی تهیه خواهند کرد، نمونه‌های بسیار جالب و خواندنی از زبان تابلوسازان خواهید خواند.
منتظر گزارش و مصاحبه های TabloIR درباره مالیات باشید.